"کارگاه آموزشی عمومی 29 شهریور 92"

روز جمعه بیست و نهم شهریور 92 ششمین جلسه از دور پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی نیک آباد به نگهبانی مسافر علی، دبیری مسافر علیرضا واستادی مسافرامید با دستور جلسه

"صورت مساله اعتیاد"

راس ساعت 17:00 آغاز بکار نمود.

جشن تولد چهارسالگی"مسافر صادق"

خلاصه سخنان استاد:

امروز دو دستور جلسه داریم، یکی صورت مساله اعتیاد و دیگری تولد آقا صادق رضوانی. روشهای دیگری که در بیرون از کنگره بوده و هست فقط روی یکی از اضلاع (جسم، روان و جهانبینی) کار میکنند. آنهایی که روی ضلع جسم کار میکنند نظیر سم زدایی، دارو درمانی و...بر این موضوع اتفاق نظر دارند که با خارج سازی مواد از بدن فرد مصرف کننده مساله حل شده است...

اما غافل از اینکه فقط مواد را از بدن خارج ساخته و انسان میماند و یک شهر کاملا ویران که نه مواد مخدر بیرونی در آن یافت میشود و نه مواد شبه افیونی داخلی. به عبارتی بدن عاری از مواد مخدر شده اما آبادانی ندارد بعلاوه اینکه وارث تخریبهای دیگر نظیر افسردگی، انزوا، بیحالی و چندین مشکل در صور آشکار و پنهان شده است که اگر فرد دو مرتبه به پزشک مراجعه کند وی  او را با قرصهای رنگارنگ بدرقه خواهد کرد که همگی میدانیم اعتیاد به قرص بسی سخت تر از مواد مخدر است. آن دسته که روی ضلع روان کار میکردند میگفتند تو باید روی اراده و غیرت و مدیتیشن و...کار کنی و دسته دیگر میگفتند باید تغییر در نگرش و تفکر بدهی. وجه مشترک این سه دسته روش این بود که هیچکدام از آنها صورت مساله ای نداشتند که بخواهند آن را حل کنند.

اما کنگره 60 به درستی این صورت مساله را مطرح نمود که برای حل آن باید هر سه ضلع به موازات هم به تعادل برسد. ضلع جسم با بهترین داروی مناسب یعنی تریاک یا شربت تریاک که سازگارترین دارو با فیزیولوژی بدن است و در مدت حداقل 10 ماه تحت نظر راهنما به تعادل میرسد. ضلع روان نیز به موازات جسم به تعادل میرسد، به عنوان مثال شخصی که دندان درد دارد ممکن است با اطرافیان برخورد بدی داشته باشد در صورتیکه با کاهش درد، رفتار و روان او نیز به تعادل میرسد بنابراین روان متاثر از جسم است. در ضلع جهانبینی نیز میبایست تفکرات انسان نسبت به جهان پیرامونش تغییر کند تا دیگر از زاویه افیون به جهان ننگرد بقول آقای مهندس که میگوید هزاران آب میوه وجود داشت اما ما فقط مثلا آب پرتقال را انتخاب نمودیم. بنابراین با مطرح شدن صورت مساله اعتیاد مبدا حرکت مشخص شد.

دستور جلسه دوم مربوط به تولد آقا صادق است. ایشان ابتدا رهجوی آقای جمال کبیر رضایی بودند که در اواخر سفر اول خود  با ورود برادر ایشان (حسن آقا) به لژیون آقا جمال، ایشان به لژیون بنده آمدند. در ابتدا آقا صادق برای ما شناخته شده نبودند اما به مرور به گنج درونی ایشان پی بردیم و متوجه شدیم که این دو برادر بسیار ارزشمند هستند و مشخص بود که خواسته آنها تاسیس شعبه در شهر خودشان است که الان در آن حضور داریم. این روز را به ایشان و خانواده محترمشان تبریک میگویم و آرزوی موفقیت برای ایشان را دارم.

سخنان مسافر صادق:

من حدودا پنج سال پیش با حال خراب وارد شعبه اصفهان شدم. در اوایل ترس و ناامیدی زیادی داشتم و از صحبت کردن در جمع دوری میکردم تا اینکه روزی راهنمایم به من گفت که باید مشارکت کنی و به قولی بازیگر شوی. من هم دلیل مشارکت نکردن را شبیه دلیل شخصی مثال زدم که میگفت اگر بگویم "الف" تا آخر باید بروم. اما به لطف خداوند مشارکت و بطور کلی حرکت خودم را آغاز نمودم و با تمام فراز و نشیب های سفر اول و دوم به این جایگاه رسیدم. امروز دوست دارم یکی از دستمایه مهم سفر اولم را در اختیار شما عزیزان قرار دهم و آن مساله طمع نکردن است. طمع بود که مارا به سمت ظلمت کشید. اگر از طمع بگذریم و قناعت پیشه کنیم میشود گفت بیشتر مسائل و مشکلات ما حل خواهد شد. در پایان آرزو میکنم تمام مسافر ها به این جایگاه برسند و آرزوی دوم من اینست که هرچه زودتر برای شعبه ساختمان جدید احداث کنیم.

"در پایان همگی مسافران تولد چهار سالگی آقا صادق را جشن گرفتیم"

عکاس: مرتضی رضوانی