"کارگاه آموزشی عمومی 5 مهر 92"

روز جمعه پنجم مهرماه 92 هفتمین جلسه از دور پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی نیک آباد به نگهبانی مسافر علی، دبیری مسافر علیرضا واستادی مسافرعلی با دستور جلسه

"وادی اول"

راس ساعت 17:00 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

وادیها چراغ راه ما هستند و مسیر را برای ما هموار و ما را قدم به قدم تا رسیدن به مقصد همراهی میکنند. هفته پیش در مورد صورت مساله اعتیاد بحث شد در آن جلسه متوجه شدیم که اعتیاد  3 بخش از شهر وجودی ما را از تعادل خارج کرده یعنی جسم و روان و جهان بینی. نقطه شروع حرکت در این مسیر طولانی دستور جلسه امروز که وادی اول است می باشد و ارتباط مستقیمی با ضلع جهان بینی دارد چرا که تا تفکر درست نشود هیچ جریانی درست نمیشود...

در ابتدای این وادی آمده است برای پیدا شدن و یا بوجود آمدن و یا خلق شدن اولین قدم یک فکر است. بنابراین همه انسانها برای پیدا شدن لازم است تفکر نمایند و سه نیروی القاء، احیا و تحرک هم موجود است. اما سوال اینجاست که این سه نیرو چگونه به کمک ما می آیند؟

القاء در قسمت جهان بینی اتفاق می افتد. وقتی ما دیگران یا به نوعی الگوها را میبینیم با آنها هم حس میشویم و این احساس توانمندی در ما بوجود می آید و راه رسم درست تفکر کردن در ما القاء میشود. احیاء در قسمت جسم انجام میشود. با انجام همان عملیات تیپرینگ رفته رفته تمام ساختارهای جسمی ما به حالت طبیعی خود نزدیک میشود. در حقیقت میتوان گفت کاری که در کنگره انجام میشود زنده کردن مرده هاست و این کار را نیروی احیاء انجام میدهد. و اما تحرک در قسمت روان اتفاق می افتد. روان یعنی رونده، وقتی که ما حرکت خود را جهت درمان ضلع جسم و جهان بینی انجام می دهیم رفته رفته با تغییراتی در جسم و جهان بینی خود روبرو میشویم و اینجاست که این نیرو به کمک ضلع روان می آید و ما را به تحرک در میاورد، چرا که معمولا مصرف کننده ها گوشه گیر و منزوی هستند اما این نیرو آنها را به جمع نزدیک میکند.

در این وادی می آموزیم که به چه چیز هایی فکر کنیم و به چه چیزهایی فکر نکنیم. چون فکر کردن آغاز خلق است، یعنی اگر به شکست و ناکامی و ناتوانی فکر کنیم باید منتظر وقوع آن باشیم. در جایی دیگر از وادی آمده است اعتیاد خیلی قویتر از آن است که با اراده تنها بتوانیم آنرا از پا در آوریم بلکه میبایست نقشه حساب شده و دقیق و قابل اجرایی بکشیم. اولین نکته ای که باید در این نقشه گنجانده شود این است که برای پیروزی نیاز به یک زمان حداقل 11 ماه داریم که بتوانیم در کلیه جلسات شرکت کرده  و آموزش بگیریم و یک فرمان بردار به تمام معنا باشیم و از خیلی از خواسته های معقول خود بگذریم و در ادامه آنها را اولویت بندی کنیم. از همه مهمتر اینکه مرتب خود را با این نقشه تطبیق بدهیم. در جایی دیگر عنوان شده که برای بالا رفتن از درخت اراده به تنهایی کافی نیست. این یک تمثیل است و اگر آنرا باز کنیم به این معنی است که میتوانیم اعتیاد را از پا در آوریم مشروط بر اینکه ضمن اراده، علم و دانش و آگاهی و انگیزه را در خود بوجود آوریم، که اگر این عوامل را مهیا کنیم شکی نیست که در این مبارزه پیروز خواهیم شد.

امید است که درس خوبی از این وادی گرفته باشیم و سعی کنیم در همه سطوح زندگی تفکر نمودن را عینیت ببخشیم تا به نتیجه مطلوب برسیم. به فرموده آقای مهندس یکی از شاهکارهای خلقت تفکر است و انسان میتواند بوسیله آن زندگی خود را درست کند.